در یک جمله عرض کنم: در یک موازنهی واقعى و حقیقى و با توجّه به معیارهاى الهى و واقعى - گول نخوردن به زرقوبرقها، ظاهر را ملاک قرار ندادن - شما از همهی دشمنانتان قویترید؛ در این هیچ شکّى نیست. « ظاهر » یعنى ثروتهایى که در اختیار قدرتهاى جهانى است، وسایل تبلیغاتیاى که در اختیار آنها است، سلاحهاى مدرنى که در اختیار آنها است؛ اینها همان ظاهر است. اگر اینها قرار بود دشمن را به اقتدار حقیقى در مقابل ما برساند، ما باید حالا در دنیا وجود نمیداشتیم و جمهورى اسلامى باید یک افسانه میبود؛ میبینید که اینجور نیست. قدرت واقعى عبارت است از قدرت ملّتى که اوّلاً آگاه باشد که پیرامون او چه میگذرد، ثانیاً ایمان داشته باشد به حقّ خود و به راه خود، ثالثاً تصمیم بگیرد که این راه را ادامه بدهد. اگر ملّتى این سه خصوصیّت را داشت، هیچ قدرتى در دنیا از او قویتر نیست. ما از حقّ خودمان دفاع میکنیم. ما که نمیخواهیم به حقوق دیگران دستاندازى بکنیم؛ ما که نمیخواهیم توسعهطلبى کنیم؛ ما که براى دخالت در امور دیگران به آن سمت دنیا لشکرکشى نمیکنیم؛ امّا دشمنان ما این کارها را میکنند؛ بنابراین آنها محکوم به شکستند. ما از حیثیّتمان، از شرفمان، از دینمان، از انقلابمان، از حقوق انسانیمان، از استقلالمان داریم دفاع میکنیم. هر ملّتى که از این حقوق حقیقى خود با آگاهى و با ایمان و با