استعمار در منطقهی خلیج فارس و خاورمیانه بود؛ این دژ به دست امام ما در هم فروریخته شد. پنجم: ایجاد حکومتى بر مبناى اسلام - چیزى که به ذهن مسلمانها و غیرمسلمانها خطور نمیکرد - نظامى سیاسى، جامعهاى با همهی ارکان بر مبناى یک دین، آن هم بر مبناى اسلام. این خواب خوشى بود که سادهلوحهاى مسلمان هم هرگز آن را با خود تصوّر نمیکردند و نمیدیدند. [ امام ] به این خیال افسانهآمیز، لباس واقعیّت پوشاند؛ چیزى در حدّ یک معجزه. ششم: ایجاد نهضت اسلامى در عالم. قبل از انقلاب اسلامى، گروهها، جوانها، ناراضیها، آزادیطلبها در بسیارى از کشورها و از جمله کشورهاى اسلامى با ایدئولوژیهاى چپ وارد میدان میشدند؛ بعد از انقلاب اسلامى، پایه و مبناى حرکتها و نهضتهاى آزادیبخش، اسلام است. امروز در هر نقطهاى از دنیاى وسیع اسلام که جمعیّتى یا گروهى به انگیزهی آزادیخواهى و ضدّیّت با استکبار حرکت میکنند، مبنا و قاعدهی کارشان، امیدشان و رکنشان تفکّر اسلامى است؛ و نهضت جهانى اسلام به برکت امام عزیز ما به راه افتاده است. هفتم: نگرشى جدید در فقه شیعه. فقاهت ما پایههاى بسیار مستحکمى داشته و دارد. فقاهت شیعه یکى از محکمترین فقاهتها و متّکى به قواعد و اصول و مبانى بسیار مستحکم است. امام عزیزمان این فقه مستحکم را در گسترهاى وسیع و با نگرشى جهانى و حکومتى، مورد توجّه قرار داد و ابعادى از فقه را براى ما روشن کرد که قبل