بیانات سال 1368


مردم. البتّه خود آن وحدت کلمه هم کار خدا بود ‌ - وَلـّْکِـنَّ اللهَ اَلَّفَ بَی‌ـنَهُم - ( ۱۷ ) کار هیچ کس نبود. خب، حالا این نعمت را خدا به ما داد؛ ما باید آن را حفظ کنیم. اوّلاً در جلسات، از طرف خود گویندگان مطلقاً سخنى، اشاره‌اى، حرکتى که به یک اختلافى اشاره کند، باید وجود نداشته باشد ‌ - هیچ بهانه‌اى مجوّز این نمیشود که ما در یک جلسه‌اى یک چیزى را که ممکن است بین دو دسته‌ی از مردم یک اختلافى به وجود بیاورد مطرح کنیم؛ در قضایاى سیاسى، در قضایاى دینى، در مسائل مربوط به دولت، در مسائل مربوط به مرجعیّت، در مسائل مربوط به روحانیّت، در مسائل مربوط به رهبرى، در مسائلى مانند اینها، هرچه هست؛ آن حرفهایى و سخنانى که میتواند بین مردم اختلافى، شکافى، بگومگویى، دودستگی‌اى که این به آن بگوید « دیدى من درست گفتم »، آن بگوید « نخیر اشتباه کردى » به وجود بیاورد، از گویندگان مذهبى صادر نشود - بلکه بعکس، گویندگان مذهبى کوشش کنند که فضا، فضاى محبّت‌آمیز باقى بماند، همکارى بین مسئولین و مردم و وحدت کلمه توصیه بشود. این نکته را هم در این مجالس و محافل بایستى تذکّر داد که اگرچه ما امروز بحمدا‌لله‌ از لحاظ سیاسى در موضع قوّتیم و دشمن یعنى استکبار در موضع انفعال قرار دارد، امّا این به معناى تمام شدن کید و مکر دشمن نیست: وَلَن تَرضیّْ عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصّْریّْ حَتّیّْ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم؛ ( ۱۸ ) البتّه دنباله‌ی این، « قُل اِنَّ هُـدَی اللهِ هُوَ الهُدیّْ » ( ۱۹ ) [ است ]؛ جناح حق که به خواست

«14»