خب ما که امروز این نظام را داریم لمس میکنیم و برکات نظام اسلامى را از نزدیک مشاهده میکنیم، بیشتر از اَسلاف ( ۱۰ ) خودمان قدر نهضت حسینى ( علیه السّلام ) و معناى آن نهضت را درک میکنیم، و باید بکنیم. آن بزرگوار براى یک چنین چیزى حرکت کرد. آن بزرگوار براى همین قیام کرد که رژیمهاى فاسد و مخرّب انسان و مخرّب دین و ویرانگرِ صلاح در جامعه نباشند و نظام اسلامى، الهى، انسانى و مبنىّ بر صلاح در جامعه استقرار پیدا کند. البتّه اگر آن نظام در زمان آن بزرگوار یا در زمان ائمّهی بعدى ( علیهم السّلام ) تحقّق پیدا میکرد و آنها در رأس آن نظام بودند - که معصومینند و متّصلین به منبع وحیاند - طبیعى است وضعشان با ما متفاوت بود، امّا هیکل و هندسهی قضیّه یکى است: آنها هم براى همینجور نظامى حرکت میکردند. البتّه این یک بحث طولانى است که نمیخواهم اینجا وارد بحث بشوم که آیا ائمّه ( علیهم السّلام ) عزم جدّى داشتند براى ایجاد نظام اسلامى یا نه؛ یا کار [ آنها ] صرفاً بهعنوان سرمشق بود؛ این را اینجا نباید بحث کنیم. آنچه در روایات از زندگى ائمّه ( علیهم السّلام ) به دست میآید و شواهد زیادى بر آن وجود دارد این است که جدّاً ائمّه ( علیهم السّلام ) میخواستند نظام اسلامى به وجود بیاورند. [ این ] با علم امام و معرفت امام آنطورى که تصوّر میشود، منافات هم ندارد. آنها واقعاً میخواستند نظام الهى را برقرار کنند. اگر برقرار میکردند، تقدیر الهى