بیانات سال 1368


به ما تعلیم دادند به پیش خواهد رفت. ما براى تحکیم راه امام و راه انقلاب، براى فداکارى و تلاش و کوشش شبانه‌روزى آماده‌ایم، جانهاى ما و خونهاى ما فداى این راه و این خط است و سعادت ما در این است که زندگی‌مان را در این [ راه ] بگذرانیم؛ در این هیچ تردیدى نیست. امّا به یک معنا ‌ - که این براى ملّت ایران و مسئولین قابل توجّه است - ما امروز یک فصل جدیدى را آغاز میکنیم. ما آن خانواده‌ی بزرگ و فعّالى هستیم که امیدش، اتّکائش و قوّت قلبش به پدر این خانواده بود. با بودن او، همه‌ی تکیه‌ها بعد از خدا به او بود. هر مشکلى براى کشور و مسئولین پیش می‌آمد، سرانگشت هنرمند و کارآمد او بود که گره را باز میکرد. در جنگ، در سیاست خارجى، در مسائل داخلى، در مسائل اقتصادى و در مسائل اجتماعى، بحقْ ملّت و دولت و مسئولین، پشتشان به امام بزرگوارمان گرم بود. این واقعیّتى است که ما ده سال این‌جور حرکت کردیم و سِیر کردیم و این کشور را اداره کردیم. بارها بنده در دوران این مسئولیّت ممتدّى که از روزهاى اوّل انقلاب داشتم، به یاد این جمله‌ی امیرالمؤمنین ( علیه الصّلاة و السّلام ) می‌افتادم که میفرماید: کُنّا اِذَا اشتَدَّ البَأسُ اِلتَجَینا بِرَسولِ ا‌لله‌. ( 2 ) امیرالمؤمنین میفرمایند در جنگها آن‌وقتى که کار بر ما سخت میشد و احساس میکردیم که ما در مقابل حادثه ضعیفیم، به رسول خدا التجاء میبردیم، به او پناه میبردیم. بارها این

«3»