دلسوزى کامل و مسئولانهی همهی قشرها - علماى اعلام و بزرگان اسلام و قشرهاى مختلف کشور - با وحدت کلمه، با حفظ حاکمیّت نظام جمهورى اسلامى و مرکزیّت این نظام و تجمّع حول این محور و تسلیم در مقابل جهتگیریهایى که برخاستهی از همان رهنمودها و همان اصول و برطبق مصالح کشور است، باید پُر کنیم. شکّى نیست که ما فقدان امام بزرگوارمان را بههیچوجه به معناى پایان یافتن راه یا پایان یافتن تکلیف یا پایان یافتن امید به حساب نمیآوریم. پیغمبر خدا از دنیا رفت و فتوحات عظیمهی مسلمین تازه شروع شد. پیغمبر خدا با ایجاد بنا و قاعدهی یک نظام عظیم جهانى، این جامعه را به راه انداخت؛ جامعهی اسلامى توانست بعد از رحلت پیغمبر، قرنها بهصورت مقام اوّل و قدرت اوّل سیاسى و اقتصادى و نظامى و اجتماعى در دنیا خودش را نشان بدهد. اگر نبود فساد سردمداران در دورههاى بعد - که سالها بعد از رحلت پیغمبر به نام اسلام در میان مردم حکومت کردند - یقیناً اثر حرکت رسول خدا تا قرنهاى متمادىِ دیگر و شاید تا این روزها ادامه میداشت؛ منتها فساد سردمداران راه را قطع کرد. بعد از رحلت امام ما میتوانیم - همچنان که رسول خدا ده سال و چند ماه در میان امّت خودش بود، امام عزیز ما هم که پیروِ راه انبیا و شاگرد انبیا و اولیا است، ده سال و چند ماه در میان ما بود - اگر ما همان اصول را، همان خطوط را و همان قاعده و مبنا را به معناى حقیقى کلمه و بهصورت