پس ببینید، یک شعار بزرگ انقلاب، یعنی استقلال ملت و کشور - که دشمنان ما در دنیا با همین مخالفند - بسته به وجود کارگر و تلاش و زحمت زحمتکشان این قشر و احساس حسنه در آنهاست. کارگر باید احساس کند که « من جاء بالحسنة فله عشر امثالها »( ۱ ). یعنی هر کس کار حسنهیی انجام بدهد، خدای متعال ده برابر به او اجر میدهد. این کار، همان حسنه است. یا معلم احساس کند که اگر ما گفتیم ایرانی مسلمان باید بر روی پای خود بایستد، یعنی این رشتههای بردگی را که در طول دو، سه قرن به گردن و دست و پای او بستند، باز کند و این فرهنگ غلط استعماری را که میگفتند: « ایرانی نمیتواند کار بکند »، از بین ببرد. آن روزی که میخواستند نفت را در این مملکت ملی کنند، یکی از رجال پهلوی گفت: « ایرانی نمیتواند یک لولهنگ بسازد، چهطور میخواهد نفت را اداره کند ؟»! این، همان فرهنگی است که خود استعمارگران به ملتهای مسلمان و استعمارزده و به ملت ما تلقین و القا کردند که از شما کاری برنمیآید؛ صنعتتان را هم باید ما درست کنیم، کشاورزیتان را هم باید ما اصلاح کنیم، برای مدارستان هم باید ما برنامهریزی کنیم، دولتتان را هم باید ما بگردانیم ! ذلتی که خاندان پهلوی ( لعنةاللَّهعلیهم ) و خاندان قاجار ( لعنةاللَّهعلیهم ) بر سر این مملکت آوردند و بر این ملت تحمیل کردند، ما را صد سال عقب انداختند. اگر بخواهیم این ذلت برداشته شود و این استعداد درخشان ایرانی