اسلامی، قضیه ابعاد بسیار وسیعتری پیدا کرد و دارای ابعاد جهانی شد. چرا ؟ زیرا ملتهای عالم و بخصوص ملتهای اسلامی، ناگهان احساس کردند که درد مشترکی میان ملت ایران و مجموعهی یک میلیارد مسلمان وجود دارد و آن، درد دورافتادن از اصل خود و دچار شدن در دست بتهای قدرت استکباری است که بر تمام شؤون زندگی این ملتها دارد اثر میگذارد و زندگی آنها را تباه میکند.
امت بزرگ اسلامی، این آگاهی را بهطور وسیعی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به دست آورد. این موجب شد که دشمنی با اسلام و بهطور مشخص دشمنی با جمهوری اسلامی، آن روز جزو برنامههای اساسی استکبار جهانی و دو ابرقدرت شرق و غرب قرار بگیرد و تصمیم بگیرند که این نظام اسلامی را - که اینقدر برای آنها مشکل به وجود آورده بود - از کارایی و قدرت تأثیر بر روی ملتها بیندازند. دشمنیها شروع شد؛ از جملهی این دشمنیها، تحمیل جنگ بود؛ از جملهی این دشمنیها، محاصرهی اقتصادی بود؛ از جملهی این دشمنیها، تلاشهای ضد امنیتی و خصمانه در داخل صفوف قشرهای مختلف ملت بود؛ از جملهی این دشمنیها، تبلیغات گوناگون علیه جمهوری اسلامی و علیه این ملت بود؛ از جملهی این دشمنیها، نسبتهای دروغ به این کشور و این ملت و مسؤولان این کشور بود. در طول این سیزده سال، یک روز گردونهی این توطئهها متوقف نشده است و هر روز به شکلی ظهور کرده و ادامه دارد؛ تا امروز هم ادامه داشته و قاعدتاً بعدها هم تا مدتها ادامه خواهد داشت.