ایران قرار گرفته است، یک مسألهی فوقالعاده حساس است. جا دارد که هر فردی به تنهایی و در وجدان خود و با الهام از واقعیاتی که اتفاق افتاده است و میافتد، نسبت به این جریان تحلیل داشته باشد. برادران من ! قضیه خیلی مهم است؛ مهمتر از آن چیزی است که سادهاندیشان میخواهند تصور کنند. مسأله فقط این نیست که ملتی بر یک نظام جبار و وابسته و نوکرصفت و فاسد شوریده و آن را کنار گذاشته و نظام دلبخواه و مطلوبی را سر کار آورده است؛ قضیه از اینها خیلی بالاتر است.
نمیخواهم ادعا کنم که ملت ایران از روزی که وارد این مبارزه شد، به این هدف عالییی که امروز در پیش روی او قرار دارد و این بار مسؤولیت سنگینی که امروز بر دوش ماست، به طور آگاهانه و دقیق فکر میکرد. آنچه مسلّم است، این است که ملت ایران از ادامهی حکومت جبارانه و فاسد و وابسته و نوکرباب رژیم پهلوی و مشکلاتی که از این طریق برای این کشور به وجود آورده بودند، به جان آمده بود و عشق به اسلام و علاقه و محبت به دعوت اسلامی، او را به میدان آورد؛ در نتیجه آن نظام فاسد و ضد اسلامی را با همهی دنبالههایش از صحنهی این کشور خارج کرد، تا یک نظام اسلامی را برقرار کند؛ همچنان که امام و رهبر عظیمالشأن این ملت آن را مطرح کرده بود و مردم آن را فهمیده بودند و پایش خون و جان دادند و مبارزه کردند. اما بعد از تشکیل جمهوری