بیانات سال1370


مثلاً به مشهد که میروم، به چه مناسبت شما انگلیسی حرف میزنید !؟ علتش این است که واژه‌ها انگلیسی است و اینها فقط باید این واژه‌ها را به یکدیگر ربط بدهند؛ خودشان را دیگر دچار زحمت نمیکنند؛ همان ربط انگلیسی را میدهند ! پس ما باید واژه بگذاریم، تا زبان در محیطهایی، این‌گونه منزوی نشود؛ که متأسفانه منزوی شده است. در محیط بیمارستانها خیلی اوقات همین‌طور است؛ در جاهای دیگر همین‌طور است؛ اینها جاهایی است که ما دیده‌ایم. مثلاً میگویند شما دوایتان را گرفتید ؟ ما دوا را نمیگیریم؛ ما دوا را میخوریم یا مینوشیم. یا فرضاً میگویند شما حمام گرفتید ؟ ما حمام را نمیگیریم؛ چرا ما باید حمام را بگیریم !؟ ما به حمام میرویم، یا استحمام میکنیم. این ترکیبهای غلطِ بیگانه‌ی از زبان فارسی را همین‌طور آوردند و سطوح بالا و مردمانِ با اسم و رسم و عالم هم اینها را به کار میبرند؛ مردم عوام هم خیال میکنند که باید این‌طوری حرف بزنند تا عالم باشند؛ غافل از این‌که نه، این جهل است؛ این‌که علم نیست !

واژه‌سازی برای زبان و پیش بردن و ترقی دادن زبان، یک امر بسیار مهم است. به نظر من، هنر بزرگ کسانی مثل سعدی یا حافظ یا فردوسی این است که هفتصد سال پیش یا هزار سال پیش، طوری حرف زدند که ما امروز وقتی که آن سخنان را باز میگوییم، اصلاً احساس غربت و وحشیگری نمیکنیم؛ اصلاً زبان، زبان امروز است؛ یعنی حقیقتاً میشود گفت که هزار سال جلوتر از زمان خودشان حرف زدند. یقیناً مردم زمان سعدی، به رسایی و

«9»