و آقای محیط طباطبایی هم استفاده کردهایم - ولی درعینحال نباید کفهی شعر را خیلی در اقلیت قرار داد. خانم صفارزاده بحمداللَّه زبانشان، زبان بسیار خوبی است؛ یعنی سطح شعرشان واقعاً خیلی بالاست. اگر شما باز هم بتوانید در آن جمع شعرایی که باقی ماندهاند، این جهت « فارسیگویی » را غنی کنید، خیلی بهتر است. میدانید که شعرا هم مختلفند؛ بعضی واقعاً فارسیگو هستند، بعضی هم چندان فارسیگو نیستند و با فارسی خیلی انس ندارند. بنابراین، قریحهی شعری، همیشه ملازم با تسلط بر زبان نیست.
در خصوص نثر هم چند جملهیی عرض کنم. بعضی نثرها از لحاظ زیبایی و شیوایی، انصافاً از شعر کمتر نیستند؛ نثرهای خیلی قوییی هم وجود دارد. حدود سی، چهل سال قبل از این، من خودم وارد باب ترجمه شدم و از یک نوشتهی جناب آقای آرام استفاده کردم. آن چیزی که بنده را تشویق کرد که مشغول کار ترجمه بشوم و با ترجمه انس پیدا کنم، کار ایشان بود. در همان زمان، ایشان ظاهراً در بیروت متنی پیدا کرده بودند و آن را ترجمه کرده بودند؛ من به آن متن نگاه میکردم، میدیدم که واقعاً نوشتهی ایشان خیلی قوی و متین و بدون حشو و کلام زاید است؛ که انسان لذت میبُرد. الان هم که گاهی نوشتههای ایشان را میبینیم، همینطور است؛ البته بقیهی آقایان هم همینطورند.
امیدواریم که خداوند به شما توفیق دهد و کمکتان کند که این بار سنگین را بردارید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته