البته یک وقت به شکل مطلق به این مجله نگاه میکنیم، میبینیم مثلاً مجله تفسیر که دارد، بحث سیاسی که دارد، بحث عقاید که دارد، بحث جهان اسلام که دارد؛ پس مجله، مجلهی کاملی است. این نگرش، مطلق است؛ اصلاً کافی نیست. ما باید نسبت به زمان، نگرشی بکنیم و ببینیم آیا این مجموعهی مباحث، نسبت به نیاز زمان، باز هم کافی است یا نه. این، آن نکتهیی است که راجع به مسائل حوزهیی مجله و محتوای مجله به ذهنم رسید که عرض کنم.
و اما راجع به مسائل بیرون حوزه. البته من نمیدانستم که شما چهل درصد خوانندهی غیرطلبه دارید؛ این خیلی است؛ من تصورم کمتر از اینها بود. قاعدتاً درصد بالایی از این چهل درصد باید دانشجویان باشند. اگر شما اعتقادتان همان چیزی است که امام فرمودند « مشکل کشور از بیدینی دانشگاهها بود »، پس راه درستی را انتخاب کردهاید. امام به این معنا اذعان حقیقی داشتند؛ یعنی ایشان از بن دندان معتقد بودند که مشکل آن روز کشور بر اثر خرابی دانشگاههاست؛ درست هم هست. الان سرِ حوزه هم به سمت ادارهی نظام باز شده است؛ اما یک روز بود که جز دانشگاهها، هیچ محفظه و مخزنی برای ادارهی نظام نبود.
شما ببینید اینهایی که در رأس کار آمده بودند، چه کسانی بودند و چه فکر و ذهنیتی داشتند؛ غالباً فاسد بودند؛ بخصوص این نسل جدیدشان که دیگر هیچ چیز نداشتند؛ حتّی از نسل هویدا هم بدتر بودند ! من هویدا را