بیانات سال 1370


... ماشاءاللَّه شما حسابی مشغولید ! ( ۲ ) این طلبه‌های دست‌به‌قلم جوان، خیلی قیمت دارند. ما در سن این آقایان، کجا میتوانستیم چنین کارهایی بکنیم ؟ واقعاً شاید به عقلمان هم خطور نمیکرد ! ماشاءاللَّه شما خیلی خوب و جلویید؛ به شرطی که از لحاظ سطح، قانع نباشید.

نویسندگی به معنای خاص خودش - نه نگارش - مثل شاعری است. شاعری، فقط گفتن الفاظ که نیست؛ اولش نضج یافتن آن اندیشه و فکر است که بعد باید در قالب شعر بیاید؛ والّا اگر فرض کنیم که کسی الفاظ را نظم هم میدهد، نظمش هم هیچ اشکال وزنی و قافیه‌یی ندارد، اما مضمون نداشته باشد، این شاعر که نیست؛ نویسندگی هم چنین چیزی است. نویسندگی، یعنی انسان چیزی را در ذهن خودش نضج بدهد و بپروراند و آن را از غلطها و ناصوابها بپیراید و بپالاید؛ بعد آن را در قالب الفاظِ درست بیاورد.

یکی از عناصر مهم در باب نویسندگی این است که انسان روزبه‌روز کیفیت آن را بیشتر کند؛ والّا هرکس استعدادی پیدا کند، چیزی مینویسد. این مرحله‌ی اول را باید به مرحله‌ی دوم و مراحل گوناگون دیگر همین‌طور ادامه داد. واقعاً یکی از اسرار وجود بشر، پایان‌ناپذیری اوست؛ یعنی در هیچ حدی آدم نمیتواند بگوید که الحمدللَّه کارمان خوب است؛ نه، باید در همان لحظه احساس کرد که ما در قدمهای اول و پله‌های پایین نردبانیم و پله‌های این نردبان همچنان ادامه دارد.

«14»