اگر میخواهید قائمه و فهرستی از مسائل بیرون حوزه درست کنید، رقم مهمش را مسائل دانشگاه به نظر بیاورید. البته مسائل دانشگاه هم به معنای نیاز دانشجوست - عین همان بیانی که در باب طلبه گفتیم - ببینیم الان واقعاً خلأ این دانشجو چیست و چه چیز کم دارد که ما باید آن را تأمین کنیم.
ما میگفتیم روحانیون به دانشگاه بروند؛ حالا روحانیون هم رفتهاند. البته روحانیون وجود مبارکی هستند؛ اما نه آن مقداری که توقع بوده است. الان روحانیونی که در دانشگاه هستند، آیا واقعاً همان شبحی را تداعی میکنند که دانشجویان با دیدن مرحوم شهید مطهری از روحانیت به چشم میآوردند ؟ این سیلی که از دانشگاه به طرف حوزهی قم راه افتاد و مرتب آمدند طلبه شدند، بهخاطر چه بود ؟ چون شبحی که از روحانیت در نظرشان بود، شبح مطهری و باهنر و مفتح و امثال اینها بود. آیا این آقایی که حالا به دانشگاه میرود، همان شبح را تداعی میکند یا نه ؟ قاعدتاً نه. این خلأ را شما با مقالههاتان پُر کنید؛ بگذارید حوزه آن جایگاه خودش را داشته باشد.
مطالب خود را با روشنبینی و بلندنظری و همراه با عمق و با شجاعت کامل در بیان مطالب بنویسید. شجاعت کامل در بیان مطالب، یعنی اینکه نویسنده نباید هیچگونه رودربایستییی از دانشجو و غیر دانشجو بکند. بهعبارت دیگر، وقتی من دارم این مطلب را مینویسم، اگر در این مطلب چیزی هست که به دلیلی به آن خواننده