است، مشخص کنیم و بعد با همهی قوا بکوشیم؛ اصلاً زندگی جز این معنی ندارد؛ والّا اگر انسان از ارزشهایی - آن ارزشها هرچه میخواهد باشد - خالی باشد، به یک جماد تبدیل خواهد شد؛ یا یک حیات نباتی خواهد داشت؛ جذب کن و رشد کن؛ یا احیاناً یک حیات حیوانی خواهد داشت؛ جذب کن و رشد کن و باز تلاش کن برای اینکه گیر بیاوری، تا مجدداً جذب کنی و رشد جسمانی و مادّی کنی ! اینها که ارزشی ندارد؛ این زندگی، انسانی که نیست.
این حرفی که میزنم، مخصوص ما هم نیست؛ اینطور نیست که من بخواهم ادعا کنم، یا هرکسی بخواهد ادعا کند که این مربوط به یک محدودهی خاص جغرافیایی یا محدودهی خاص اعتقادی است؛ اصلاً برای هوشمندان عالم، زندگی جز این معنایی ندارد؛ فکری میکنند، هدفی ترسیم میکنند و به شوق آن هدف، تلاش مداومی را ادامه میدهند و پی میگیرند؛ هرچه هم آن تلاش سختتر باشد و بیشتر عرق آدم را در بیاورد، بعد از اینکه این تلاش انجام شد، آدم خوشحالتر است.
شما اگر یک روز ورزش سنگینی بکنید، بعدش احساس رضایت بیشتری میکنید. علاوه بر اینکه خود آن ورزش هم تأثیری در جسم شما میگذارد و نشاطی به شما میدهد که طبیعی و قهری است و دست شما نیست - چه بخواهید و چه نخواهید، ورزش در جسم شما اثر میگذارد - یک چیز دیگر هم هست، و آن اینکه شما احساس