هرکدام از کلمات معنای خودش را داشته باشد؛ نخواهید زیادهروی کنید و مرتب کشش بدهید و دایماً تعبیرات مرادفِ بیخودی به کار ببرید و به قول نظامی:
لاف از سخن چو دُر توان زد
آن خشت بود که پُر توان زد
من میبینم که در بعضی از برنامهها، مجری همینطور بیخودی مطلب را کش میدهد؛ یک کلمه را اضافه میکند، یک جمله را تکرار میکند ! تمرین کنید؛ اینها تمرینکردنی است. من توقع ندارم که حالا هرکس که امروز مجری میشود، بتواند به طور ارتجالی و بدون اینکه نوشتهیی هم جلویش باشد، آنطور که من توقع دارم، حرف بزند؛ اما بالاخره این توقع بایستی برآورده شود؛ حالا اگر مثلاً راهش این است که حتماً از روی نوشته بخوانند، این کار را بکنند.
نکتهی دیگر در مورد گزارشگرانی است که از افراد گزارش میگیرند. در گزارشها اولاً باید تأدب را رعایت کرد. من میشنوم که مثلاً گزارشگر سراغ آدمی رفته که دارد ماشینش را میشوید، یا فرضاً دکانش را دارد مرتب میکند؛ بخصوص در مواردی که آن طرف - طبق این معیارهای معمولی - کسی نیست، به او اهانت میکند؛ یا مسخرهاش میکند؛ یا در تعبیراتش، تعبیرات سبکی بهکار میبرد و او را بهصورت مفرد خطاب میکند. حالا یک