بیانات سال1370


میگذارد. ما در فیشهای علمی هم همین کار را میکنیم. شماها که خودتان اهل تحقیق هستید، همین‌طور عمل میکنید؛ یعنی مطلب را فراهم میکنید و در فیشها میگذارید؛ فیشها را تقسیم‌بندی میکنید و در جای مناسبش میگذارید. حالا که این مرحله تمام شد، نوبت مرحله‌ی دوم است. مرحله‌ی دوم چیست ؟ این‌که ما جمع‌بندی کنیم؛ یعنی مرحله‌ی اجتهاد. مجتهد در عرف طلبگی ما، یعنی آن کسی که میتواند مباحثی را که یک آدم عامی و عادی اصلاً نمیتواند از آن مباحث استفاده کند و آنها را جمع‌بندی کند، جمع‌بندی کند. مجتهد - یعنی کسی که قوّت استنباط دارد - آن کسی است که میتواند مثلاً از ده عنصری که علیالظاهر به هم ارتباطی هم ندارند، یک جمع‌بندی صحیح در بیاورد. شما در برنامه‌ی « سلام صبح بخیر » نظرات مردم را جمع میکنید؛ میخواهید چه کار کنید ؟ آیا میخواهید از این نظرات به جمع‌بندی برسید ؟ مگر چنین چیزی میشود ؟ در میان این نظرات، نظر یک دانشمند و یک آدم بافکر هست؛ نظر یک آدم عامی اما بافکر هم هست، که حرف گزیده‌ی درستی را به شما که دارید از او سؤال میکنید، میزند؛ نظر آدمی هم هست که عامی است و از موضوع مطرح شده اصلاً پرت است و آن را درک نمیکند؛ مگر میشود از مجموع این‌طور نظرات، کسی جمع‌بندی کند ؟ حالا چه‌کسی میخواهد جمع‌بندی کند ؟ مگر میشود فردی از این مجموعه - هرچند هم دانشمند باشد - یک جمع‌بندی بدهد ؟ کِی هم میخواهید این جمع‌بندی را به مردم بدهید ؟

«14»