بیانات سال1370


قلب من فشار می‌آید ! از این بابت، ما چه‌قدر داریم هر ساعت خسارت میبینیم !؟ واقعاً این به عهده‌ی چه کسی است ؟ در حال حاضر این‌طور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالی یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آن هم به شرطی که دست یک گزارشگر خاص نیفتد ! این‌که نمیشود. شما این موضوع را به رادیو بیاورید و در برنامه‌های گوناگون اجتماعیتان - از جمله در برنامه‌ی « سلام صبح بخیر » و « کار و زندگی » - آن را مطرح کنید. منظور من این است که سراغ موضوعهایی بروید که واقعاً از متن زندگی مردم برمیخیزد.

ما نباید دچار عوام‌زدگی بشویم. ببینید، عشق به عوام - یعنی این توده‌ی مردم - چیزی است؛ و تأثر غلط از عوام، چیز دیگری است. مبادا چون امروز مثلاً مد شده که از چیزی انتقاد بکنند، ما هم برای این‌که برنامه‌مان مورد علاقه‌ی مردم قرار بگیرد، دنباله‌رو آن چیزی بشویم که حالا مدش کرده‌اند، یا وانمود کرده‌اند که مد شده است؛ این نباید باشد. شما باید آن فکری را که ولو غلط است، هدایت کنید و مردم را به این سمت بکشانید.

همان‌طور که عرض کردم، در همه‌ی برنامه‌ها، افکار اصولی و سیاستهای نظام باید رعایت بشود. البته گاهی برای جا انداختن سیاستهای نظام، لازم است تدابیری اندیشیده بشود که آن تدابیر لزوماً تأیید مستقیم نیست؛ در این بحثی نداریم؛ اما در جهت مخالف سیاستهای نظام، نباید هیچ حرکتی در برنامه‌ها به‌وجود بیاید. فرض بفرمایید

«21»