وقت هست که مثل این گزارشگران ورزشی که طرفشان هرکسی باشد، او را بهصورت مفرد خطاب میکنند؛ جمع خطاب نمیکنند؛ مثلاً با فلان قهرمان سنگین وزن کشتی با صدوبیست کیلو وزن هم که حرف میزنند، « تو » میگویند؛ با آن جوان کوچولو هم که حرف میزنند، « تو » میگویند - حالا من نمیدانم این از کجا آمده؛ اما بههرحال رسم شده است؛ حرفی هم نیست - اما شما که با همه آنطوری حرف نمیزنید؛ مثلاً به یک خانم دکتر که میرسید، با احترام حرف میزنید؛ به یک دانشجوی سال سوم که میرسید، با احترام حرف میزنید؛ اما به یک شوفر تاکسی که میرسید، میگویید: « تو »! اینکه نمیشود. باید تأدب مناسب را رعایت کرد؛ ببینید ادب مناسب چیست. البته نمیخواهم بگویم که به همه بگویید « حضرتعالی، جنابعالی، ما خدمت شما رسیدیم » و تعبیرات تعارفآمیز بیخودی به کار ببرید؛ نه، تأدب مناسب را رعایت کنید.
گاهی هم میبینیم که گزارشگر برای تهیهی گزارش خاصی سراغ کسی رفته، اما از چیز دیگری میپرسد ! مثلاً اگر شما راجع به « اتلاف وقت » دارید صحبت میکنید، چهکار دارید که ایشان چند تا بچه دارد؛ کِی زن گرفته و چند تا زن گرفته !؟ اینها چه ربطی به هم دارد !؟ چون من خودم مستمع شما هستم و پای منبر شما نشستهام، خون دل خوردهام؛ حالا به شما میگویم که بدانید این خون دل را خیلیها میخورند ! یا مثلاً گزارشگر شما میرود و از کسی میپرسد: آقا ! شما کجا میروید ؟ میگوید: عروسی. ایشان کیست ؟ داماد. ایشان کیست ؟ مادر داماد. خیلی