بیانات سال1370


جهتی که دارم میگویم، و برخلاف این اصول حرکت کردم، شما هم باید به من بگویید؛ این چیزی نیست که ما بتوانیم از یکدیگر اغماض کنیم و بگویم چون این آقا بالاخره آدم شریف، عزیز و مرد خوبی است، یا این خانم مثلاً آدم کارآمدی است، پس او را اغماض کنیم؛ نه، این دیگر آن عنصر اصلی قضیه است. ما همه داریم تلاش میکنیم تا مثلاً آشی پخته بشود؛ یکی آتش میآورد، یکی هیزم میگذارد، یکی نخود و لوبیا پاک میکند، یکی به هم میزند؛ در این‌جا ما میتوانیم از کوتاهیهای یکدیگر هم اغماض کنیم - یکبار بنده کوتاهی کردم، شما گذشت کردید؛ یک بار شما کوتاهی میکنید، من بالاخره گذشت میکنم - اما دیگر این کوتاهیها نباید به این حد برسد که آش را برداریم و به بیرون خالی کنیم؛ این‌که دیگر نقض غرض خواهد شد؛ دیگر نمیشود تا این حد کوتاهی را نادیده گرفت !

این برنامه‌هایی که آقایان گفتند، من تقریباً همه‌اش را گوش کرده‌ام؛ حالا بعضی را بیشتر گوش میکنم و هر وقت یادم باشد یا فرصت داشته باشم، گوش میکنم؛ بعضیها را هم تصادفاً گوش میکنم؛ اما این‌طور نیست که این برنامه‌های شما را نشنیده باشم؛ تقریباً همه‌ی این برنامه‌ها را من کم و بیش چشیده‌ام - اگر نگویم که استفاده‌ی زیادی کرده‌ام - بعضی از آنها هم انصافاً سطوح بالایی دارد و همه‌اش به‌طور کلی مجموعه‌ی خوبی را تشکیل میدهد.

«9»