بیانات سال1370


البته نظرات مخالف هم هست؛ من آن نظرات را عن علمٍ و با معرفت به آن نظرات قبول نکردم و نمیکنم؛ دیگران نه، حوزه‌های علمیه‌شان، عضوی از دستگاههای دولتی است؛ اداره‌یی به نام اداره‌ی اوقاف یا امور مذهبی وجود دارد که چیزهایی، از جمله مساجد و ائمه‌ی جمعه را اداره میکند؛ کاغذی را به دست آنها میدهند تا بخوانند؛ به آنها میگویند درسی را بدهند؛ ماه به ماه حقوقی هم به آنها میدهند؛ ما این را قبول نداریم. موضع دوم، موضع بیتفاوت است؛ مثل مواضعی که روحانیت ما در گذشته و در طول زمان با دستگاهها و دولتها داشت. البته همان موضع بیتفاوت هم این‌طور نبود که در آن جاهایی که لازم میدانست، همکاری نکند. مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطاء ( ۸ ) ( رضوان‌اللَّه‌تعالیعلیه ) به گمان زیاد - آن‌طور که از مقدمه‌ی کتاب برمی‌آید - کتاب کشف‌الغطاء را برای اداره‌ی دستگاه فتحعلیشاه نوشته و در کتاب جهاد خود، از فتحعلیشاه به عنوان سلطان مسلمین اسم میآورد و مسائلی را ذکر میکند؛ این، ناظر به حکومت زمان بوده است. مرحوم میرزای قمی ( ۹ ) ( رضوان‌اللَّه‌علیه ) برای جنگهای ایران و روس در زمان فتحعلیشاه، رساله‌ی جهادش - رساله‌ی عباسیه - را به اسم عباس میرزا نوشت؛ چون مسائلی بود که دولت در آن زمان با آنها سروکار داشت. البته میرزای قمی در این قضیه خیلی زیرکانه‌تر از مرحوم کاشف‌الغطاء با آن دستگاه برخورد کرده است؛ چون در این‌جا بوده و از نزدیک

«18»