بیانات سال1370


سال بدون امام جمعه میماند؛ این در حالی است که ما حوزه‌ی به این عظمت را داریم ! مگر ما گفتیم به جنگلهای آمازون بروید و تبلیغ کنید !؟ آقایان نمیروند؛ میگوییم چرا نمیروید، میگویند میخواهیم درس بخوانیم ! برادران ! من این روش را قبول ندارم؛ حالا شما هرچه میخواهید بگویید، بگویید؛ من واللَّه این را الهی نمیدانم ! چند نفرتان بیایید از مرجعیت و از ریاست و از مدرّسی و از فضل و سوادِ در آن حد بگذرید؛ حوزه را طوری راه بیندازید که بعداً هزار نفر مثل خودتان را به‌وجود بیاورید. تبلیغ که اولیترین کار ماست، حوزه‌ی علمیه‌ی قم این کار را نمیکند ! با زحمت و تلاش زیاد، در فصل تابستان و یا به مناسبتی، آقایان عده‌یی را برای تبلیغ میفرستند؛ بنده هم پشتیبانی و کمک میکنم و بر این معنا اصرار میورزم. ما در این دو، سه ساله، از سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات خواهش کردیم، عده‌یی را فرستادند؛ ولی این کافی نیست. جاهایی هست که اصلاً روحانی پایش به آن‌جا نمیرسد ! در سفر به استان بوشهر به منطقه‌یی رفتیم و وارد ده بزرگی شدیم؛ گفتیم روحانی و عالم شما کیست ؟ گفتند ما روحانی نداریم ! پرسیدیم چرا ؟ گفتند نمیآیند بمانند ! من از شما سؤال میکنم که چرا نمیروید بمانید ؟ این واقعاً سؤال جدی است؛ چرا نمیروید بمانید ؟ بروید در یک ده بمانید؛ چه اشکالی دارد ؟ حوزه نمیتواند برای این‌طور جاها مبلّغ بفرستد. تحقیق هم همین‌طور است. این حوزه بایستی دستگاههای تحقیق داشته باشد. اگر یک نفر بنشیند برای خودش

«29»