تفصیل کارهای شورای مدیریت را ندانند؛ اما بنده میدانم. آقایان گزارشهاشان را به صورت تفصیلی و ریز آوردند؛ من در جریان آن گزارشها قرار گرفتم و دیدم که واقعاً زحمت کشیدهاند. بینی و بیناللَّه آدم وقتی نگاه میکند، میبیند این آقایان با آن شأن و وضعی که دارند، و آنچه که از یک شورای مدیریت برمیآید، خیلی کار کردهاند؛ منتها مشکل کار این است که برای ادارهی این واحد به این عظمت، امکان ندارد کاری از شورای مدیریت بربیاید. مسأله، مسألهی شورای مدیریت نیست؛ یک مجموعهی مدیریت قوی میخواهد؛ یک مدیر کارآمد میخواهد؛ یک مجموعهی اداری و پرسنلی میخواهد؛ یک بودجهی منظم میخواهد؛ ده تا معاونت میخواهد؛ تا بتوانند این مجموعهی عظیم را درست کنند. هرکس از دوستان ما برای معالجه یا کار دیگر به خارج رفت، آمد گفت به فلان کشور مبلّغ بفرستید؛ اما من به آنها میگویم آن نیازی را که شما احساس کردهاید، من پیش از شما از آن خبر داشتم؛ اما کسی را نداریم؛ شما آدمی را معرفی کنید تا من بفرستم؛ میگویند نداریم ! از کشورهای مختلف میآیند و از ما مبلّغ میخواهند؛ اما نداریم ! از داخل شهرهای ایران میآیند و از ما مبلّغ و امام جمعه میخواهند؛ اما نداریم؛ خیلی عجیب است ! بنده به مسائل امامت جمعه اشراف پیدا کردهام. من دایماً گزارش آقایان دبیرخانهی ائمهی جمعه و جناب آقای رسولی را - که رئیس دبیرخانه هستند - میبینم و خبرها را میخوانم. جاهایی هست که گاهی شش ماه یا یک