اما چرا علما کاری نکردند ! مگر نسلهای آینده گریبان ما را رها میکند؛ ولو در گور هم باشیم ؟ نمیشود بیتفاوت بود؛ امکان ندارد. بنابراین، شق دوم هم ممنوع است. شق سومی که بشود فرض کرد، این است که حوزهی علمیه با دستگاه مبارزه کند؛ مثل دستگاه روحانیت ما که با رژیم ظالم مبارزه میکرد؛ یا در بسیاری از دورهها، بخشی از روحانیت ما یا همهی آنها، با سلاطین ظالم و ستمگر مبارزه میکردند. امروز هیچکدام از آن سه وجه، ممکن و معقول نیست و معنی ندارد؛ وجه دیگری لازم است، و آن این است که جدا باشد، اما همراه باشد و برای نظام جمهوری اسلامی یک پشتیبان باشد. اینکه شما ( ۱۰ ) میفرمایید حوزهی علمیه از نیروهای مسلح مؤثرتر است، این جزو بینات و بدیهیات ماست. منظور از پشتیبانی، نه پشتیبانییی که در گفتگو و سخنرانی، از مسؤولان این نظام تمجید و تعریف بشود - اینکه چیزی است که اگر کسی وظیفهاش دانست، مطلبی میگوید؛ ندانست، نمیگوید؛ کسی هم آن را مطالبه نخواهد کرد - بلکه پشتیبانی به معنای حقیقی کلمه؛ یعنی حوزهی علمیه خوراک فکری این نظام را بدهد؛ آن را توجیه دینی بکند؛ تربیت و انسانسازىِ لازم را برای ادارهی این نظامِ باعظمت بکند. حوزهی علمیه، یک دستگاه تولیدی و یک کارخانهی عظیم انسانی است؛ باید دایم تولید کند؛ باید کتاب تولید