استعدادهای درخشان. در جمع طلاب و فضلای ما استعدادهای درخشانی هستند؛ در میان اینها علامهی حلیها و محقق حلیها و شیخ انصاریها پیدا میشود؛ اینها کجایند ؟ بعضی در غم معاش، بعضی هم در غم پیدا کردن کان یکونِ یک کتاب درسىِ مشکل ! واقعاً چه کار کنند؛ کسی نیست اینها را پرورش بدهد ! من در دو، سه سال قبل از این، با یکی از فضلای عالیمقام - که واقعاً قلباً به ایشان ارادت دارم؛ خیلی خوشفکر و نوآور هم هستند - همین نکته را مطرح کردم و گفتم شما تعدادی از این فضلا و محققان را در جایی از قم جمع کنید و به آنها کار تحقیقی بدهید و بودجهیی هم برایش بگذارید؛ اما تعقیب نشد و متأسفانه این کارها انجام نمیشود ! من ایراد ندارم که چرا فلان آقا این کار را نکرده؛ معلوم است که این کارها فردی انجام نمیگیرد؛ این کارها تشکیلات و مدیریت تشکیلاتی لازم دارد. یک معاونت، معاونت امور حوزههای شهرستانهاست. یک معاونت، معاونت گزینش و آمار است. گزینش حوزه چهطوری است ؟ دو نفر از آقایان اساتید، یک نفر را گواهی میکنند؛ از کجا او را میشناسند ؟ ما اول انقلاب کسانی را داشتیم که نامهیی از فلان پیشنماز فلان محله میآوردند که در آن نامه، این شخص تأیید شده بود؛ او هم این نامه را مثلاً به سپاه یا کمیته میبرد و به او شغل میدادند؛ اما بعد معلوم میشد که این فرد منافق است ! وقتی میگفتیم چرا چنین شخصی را تأیید کردید، میگفتند ابویشان مرتب به نماز ما میآمد ! اگر پدرش به نماز شما