گرفتارند و این از مشکلات اساسی است. انشاءاللَّه ما در حوزه یک تعاونىِ خوب هم راه میاندازیم که بتوانند لااقل بعضی از اجناس را ارزان تهیه کنند؛ طرحش را هم آماده کردهاند؛ خود بنده هم سرمایهگذاری کلانی در آن خواهم کرد؛ بعد هم طلاب هرکدام سهمی میگذارند و سرمایهگذارییی میکنند. دربارهی مسألهی مسکن هم عدهیی از آقایان مشغول هستند. من قبلاً هم به آن تشکیلاتی که خانههای سازمانی میسازند، مختصر کمکی کردهام؛ نیت کمک کردن بعد از این را هم داشتهام - نه اینکه نداشته باشم - اما بههرحال بعد از این هم میرویم و مینشینیم فکر میکنیم و به دوستانی که در مسائل حوزه برای ما فکر و کار میکنند، خواهم گفت که روی این مسأله کار کنند. البته عرض کردم، این به معنای آن نیست که من بگویم حالا دیگر مسألهی معیشتی طلاب حل شد؛ نه، اینطوری نیست. من میدانم که وضع طلاب بد است. امروز شهریههای حوزه حداکثر هشت هزار تومان است. چه کسی میتواند با هشت هزار تومان شهریه، زندگی خود را با داشتن سه، چهار بچه اداره کند !؟ این درآمدِ بسیار کمی است. امروز واقعاً یک کارگر سادهی کارخانه هم با هشت هزار تومان کار نمیکند؛ اما در حال حاضر طلبهی ما که انتظار داریم یک روز خورشید درخشانی بشود که کشور و دنیا را اشعاع کند، دارد با این مبلغ زندگی میکند ! واقعاً این تقریباً مثل همان زمان شهیدثانی ( ۱۱ ) ( رضواناللَّهعلیه ) است؛ یعنی اگر با سطوح زندگىِ آن روز