و بین آنچه که امروز در حوزهی قم و حوزههای عریق ( ۷ ) ما مشاهده میشود، بُعدٌبعید است؛ این چیز باارزشی است. این حوزه نسبت به نظام جمهوری اسلامی تکالیفی دارد که با تکالیف آن در قبل از انقلاب بشدت متفاوت است. اصلاً کار ما متحول شده است؛ کأنه از لحاظ کثرت تفاوتی که بین وظایفِ امروز و وظایفِ دیروز هست، طبیعت دیگری به وجود آمده است. در سطح عرض و طول دنیای اسلام - چه در طول تاریخ از جهتی، و چه به حسب مذاهب گوناگونی که هست - روحانیون نسبت به دستگاهها سه نوع موضعگیری میتوانستند داشته باشند: یک موضعگیری، موضعگیری وابستگی به دستگاه است؛ یعنی عضو دولت بودن. ما در معارف شیعی، یا در واقعیت درخشان حوزههای علمی شیعی خودمان، چنین چیزی را نداریم. حوزهی علمیه، یک دستگاه علمىِ روحانی است؛ نباید و نمیتواند سازمانی از سازمانهای دولتی بشود؛ حتّی اگر آن دولت، دولت جمهوری اسلامی باشد؛ این اعتقاد من است؛ بر این اعتقاد پافشاری هم دارم. دولت جمهوری اسلامی، دولت امام زمان ( عجّلاللَّهتعالیفرجهالشّریف ) است؛ اما اگر حوزهی علمیه بخواهد بماند و رشد کند و بالندگی داشته باشد و توقعاتی که از او هست، برآورده کند، نمیتواند حتّی عضوی از همین دولت باشد؛ این یک شکل است، که ما این شکل را رد میکنیم.