بیانات سال1370


بوشهر یک استان فوق‌العاده فقیر است. البته نباید کسی تصور کند که آنچه انجام گرفته، خواهد توانست چهره‌ی ظاهر این کشور را آن‌چنان دگرگون کند که دیگر انسان اثری از دردهای گذشته پیدا نکند؛ نه، این‌طور نیست؛ این مثل همان فتح بصره است ! مگر میشده در مدت سیزده سال این‌طور کار کرد ؟ مگر آنهایی که ثروتها و بودجه‌های ملیشان، ده برابر، بیست برابر و گاهی صد برابر ماست، توانسته‌اند فقر را در کشورهاشان ریشه‌کن کنند !؟ البته ما با آنها قیاس نمیشویم؛ آنها نمیخواهند عدالت اجتماعی را دنبال کنند. مبنای سیاست سرمایه‌داری بر این نیست که همه‌ی انسانها بایستی مستغنی باشند و فقیر نباشد. آنها اگر فقیر را غنی میکنند، به‌خاطر این است که فقیر باید برایشان کار کند؛ ولی فقیری که برای آنها کار نمیکند، میگویند بگذار بمیرد ! چنانچه سرمایه‌داران و کمپانیها و تراستها نتوانستند آدم ولگرد و بیکار را به کار بگیرند - یعنی لازمش نداشتند - اگر به آنها بگویند آیا دلتان میخواهد به شما یک آمپول بدهیم بزنید و این افراد را از بین ببرید، میگویند بله، بدهید بزنیم ! بنابراین، برای آنها مسأله این است؛ اما برای ما مسأله غیر از این است. ما میگوییم نه فقط انسانی که در این کشور هست - منتها نسبت به انسان این کشور، ما یک مسؤولیت فوریتر داریم - بلکه همه‌ی مسلمین در عالم، به یک معنا عایله‌ی ما هستند. اگر از مسلمین هم فراغت پیدا کردیم،

«11»