قدر این عمامه را هم بدانید. اگر ماها به لوازم این عمامه عمل بکنیم، چیز بسیار شریفی است. این لباس، همان چیزی است که دشمن نتوانسته آن را فتح کند. کسانی از اهل این لباس فاسد شدند و در طول تاریخ، فسادشان هم ضررهای بسیار شدید و لطمههای بزرگی به اسلام و مسلمین زده؛ اما دشمن نتوانسته این حصار منیع را فتح کند. با اهل این لباس خیلی هم مبارزه کردند؛ خیلی هم توی سرشان زدند؛ خیلی هم دام بر سر راهشان گستردند؛ اینها در طول این سالهایی بود که ما یادمان است، یا قریب به زمان ما بود؛ مثل زمان رضاخان که بنده یادم نیست، اما قضایایش را اجمالاً شنیدهام. جاها و جاذبههایی درست کردند، تا طلبه را که در مضیقههایی گرفتار میشود، از درس و بحث و حوزه به آنجاها بکشانند و دهانش را با یک آبنبات شیرین کنند؛ برای اینکه از این سمت منخلعش کنند. البته یک عده از سستعنصرها و آدمهایی که آن نضج شخصیتىِ لازم را نداشتند، رفتند و مجذوب هم شدند؛ اما آنها قادر نشدند که این قلعه را فتح کنند. این مدرسهی فیضیهیی که امروز شما میبینید بحمداللَّه مظهر و رمز شوکت حوزهی علمیه است و نام آن در همه جای دنیا بهعنوان یک رایت سربلند و رمز انقلاب اسلامی شناخته میشود، دورههای گوناگون و سختی را دیده است. در این مدرسه، علمای بزرگ، مراجع، طلاب، پیران و جوانان را کتک زدند و اتاق طلبهها را غارت