در فرهنگ و آموزشهای اسلامی ملاحظه کردهاید که چهقدر به رعایت معلم توصیه شده، و شاگرد خودش را در مقابل معلم کوچک میشمارد و نسبت به او کوچکی میکند. این کوچکی مطلوب است؛ با اینکه میدانید در اسلام، هیچ انسانی نباید در مقابل انسان دیگری خود را کوچک و تحقیر بکند؛ اما این از موارد استثنایی است. کوچکی نسبت به والدین هم از موارد استثنایی است. انسان پیش والدین باید خودش را کوچک بکند؛ « و اخفض لهما جناح الذّل »( 1 ): خودت را در مقابل پدر و مادرت ذلیل کن. در حالی که انسان مسلمان پیش هیچکس نباید ذلیل بشود، اما پدر و مادر مستثنا هستند؛ معلم هم همینطور است. در روایات هست که وقتی با معلم حرکت میکنی، اگر شب تار است، تو جلوتر از معلم برو، تا اگر چالهیی در راه وجود دارد، تو بیفتی و معلمت سالم بماند. این، آن روح رفتار تکریمآمیز نسبت به معلم را نشان میدهد. اگر این روحیه در جامعه رواج پیدا کند و هر کسی احساس نماید که در مقابل معلم خود خاضع است، فضا برای معلمان، فضای مناسبی خواهد شد؛ و اگر معلمان در جامعه دلخوش بودند، تعلیم رایج خواهد گردید. تکریم، یعنی این. البته عرض کردیم که در کنار این، برخی امور مادّی و معنوی دیگر هم وجود دارد؛ ولی اصل قضیه همین است که بایستی انجام بگیرد. متأسفانه در فرهنگ سوغات دنیای مادّی، عکس این وجود دارد و به هیچوجه رعایت نشده است. یعنی در فرهنگهایی که ما از اروپاییها گرفتیم، احترام به معلم وجود ندارد. نمیگوییم آنها در