بنابراین، سخن از حوزهی علمیه، بیشک با مسائل جاری جهان اسلام هم مرتبط است؛ همچنان که با مسائل کشور و مسائل دولت دارای ارتباط تام است. عرض کردهایم که نظام جمهوری اسلامی، نظامی نیست که ممکن باشد مجموعهیی از علمای دین از آن جدا باشند؛ آن هم مجموعهی عظیم حوزهی علمیهی قم که خود پدید آورندهی این انقلاب و زمینهساز پیروزی آن و پشتیبان و پشتوانهی معنوی آن در طول سالهای گذشته بوده است و انشاءالله همواره خواهد بود. آنچه که ما امروز در مسائل جهان اسلام مشاهده میکنیم، برای کسانی که با انگیزهی انقلاب و فکر انقلاب آشنا هستند، چیزهای جدید و نامنتظری نیست. انقلاب اسلامی، انقلابی نبود که فقط تغییر یک رژیم حکومتی را به یک رژیم دیگر هدف بگیرد؛ همچنان که بالاتر از آن بود که فقط مسائل مجموعهیی از مسلمانان را که در چارچوب جغرافیایىِ یک کشور زندگی میکنند، هدف بگیرد. از روز اولی که انقلاب پیروز شد، بلکه پیش از آن - امروز که حرفهای پیش از انقلاب را میشنویم، به یاد میآوریم که حتّی پیش از پیروزی انقلاب، برای مجموعهی انقلابیون و دستاندرکاران این نهضت عظیم - نه فقط مسائل ملت ایران، بلکه مسائل مسلمین نیز مطرح بود. البته شکی نیست که در سازندگی، مسائل ملت ایران - به دلایل مختلف - تقدم و ارجحیت دارد. این نظام و این دولت باید بتواند یک الگو درست کند، تا فعل او، قول او را تأیید کند؛ باید بتواند در این کشور اسلام را تحقق