امروز هم من و شما باید با اخلاص و با تلاش و با جهاد حرکت کنیم تا این درخت، ثمربخش بماند و ثمربخشتر بشود؛ این باری است که ما دستبهدست میگردانیم. پس حوزهی علمیه یک وجود مثمر بوده است؛ بعد از این هم باید مثمر باشد؛ والّا حوزهی بیثمر فایدهیی ندارد و به دردسرِ نگهداشتنش نمیارزد. هیچ درختی اگر ثمری نداشته باشد، یا لااقل سایهیی بر سر کسی نیفکند، هیچ باغبانی زحمت نگهداری از آن را بر خود هموار نمیکند. حوزهی علمیه یک موجود زنده است؛ افراد در این حوزه میآیند و میروند. یک روز شما اینجا را پُر کردید؛ یک روز هم قبل از شما جمع دیگری این فضا و صحن را پُر میکردند؛ آنها رفتند و شما آمدید؛ من و شما هم خواهیم رفت و دیگرانی خواهند آمد و انشاءالله متلألئتر و پُرشکوهتر از زمان ما اینجا را پُر خواهند کرد. ماها عوض میشویم؛ اما آنچه میماند، حوزهی علمیه است. حوزهی علمیه، یک موجود همیشه زنده است؛ اما حیات آن به دست ما و به دست هر نسل دیگر است. اگر من و شما زندگی و جوهر حیات را در حوزه تزریق نکنیم، حیات حوزه ضعیف خواهد شد و به نسلهای بعد نخواهد رسید. حوزه مربوط به افراد نیست - افراد میروند، حوزه میماند - اما حیات مستمر و تاریخی حوزه، وابسته به جهاد و تلاش افراد است. ما میتوانیم بد عمل کنیم - العیاذ بالله - و نتیجهی بد بگیریم؛ یا خوب عمل کنیم و نتیجهی درخشان بگیریم. پس عمل ماست که تأمین کننده و تعیین