کرد؛ دایم بایستی این را گفت، تا اینکه همهی عوامل و افرادی که هستند، آن را رعایت کنند.
جهات اخلاقی را باید رعایت کرد؛ از جمله یکی از آنها این است که مسائل شخصی افراد را نباید با آن مسائل عمده خیلی مخلوط کرد؛ مثلاً مسائل خطی و سیاسی را نباید با مواضع واقعی انقلابی و ضد انقلابی مخلوط کرد. ممکن است یک نفر باشد که از لحاظ سیاسی مذاقی داشته باشد؛ کسی است که طرفدار انقلاب و علاقهمند به انقلاب است و تلاش هم میکند؛ اما حالا در انقلاب زید را قبول دارد، عمرو را قبول ندارد؛ در حالی که ما عمرو را قبول داریم، زید را قبول نداریم؛ یا ما هر دوی زید و عمرو را قبول داریم، اما او یکی از آنها را قبول ندارد؛ اینکه جرم نیست. اگر اعضای هیأتهای نظارت دچار مسائلی شوند که امروز به آنها مسائل خطی گفته میشود، این واقعاً مسألهی مهمی است؛ این شبیه گروهگرایی و قبیلهگرایی و قوموخویشگرایی است. یک نفر را برای خاطر اینکه جزو یک مجموعه است، قبول بکنیم؛ یک نفر دیگر را به خاطر اینکه جزو مجموعهی دیگری است، رد بکنیم؛ نباید اجازه بدهیم که چنین چیزی در حوزهی کار ما وارد بشود. حب و بغضها هم همینطور است؛ گاهی یک نفر از کسی خوشش میآید، از دیگری بدش میآید؛ باید واقعاً مواظبت کرد که در هیچ سطحی از سطوح، این مسأله دخالت نکند. بعضیها هستند که سروصدایشان زیاد است؛ بدون اینکه در آن فتنهگرییی وجود داشته