بیانات سال1370


مرحوم مجلسی - پُر از مطلب است؛ اما نه مطلب باب جوان امروز؛ نه مطلب باب تفکر روشنفکرىِ امروز که در زمان مجلسی از این حرفها عین و اثری نبود.

آن‌قدر سخن نو، حرفِ فکربرانگیز و حواس‌جذب‌کن در دنیا وجود دارد که با رادیوها و کتابها و ترجمه‌ها به این‌جا می‌آید؛ نمیشود که من و شما هر یک خطی که در جایی نوشته شد یا گفته شد، فوراً عزا بگیریم و جنجال راه بیندازیم که فلان کس فلان چیز را ترجمه کرده یا فلان چیز را گفته است؛ گفته باشد؛ فکر است، میگویند. شما خیال میکنید روزی که شبهه‌ی ابن‌کمونه ( ۷ ) را رفع میکردند، به صرف این‌که کسی شبهه‌ی ابن‌کمونه را در کتابهایش بنویسد، او را تکفیر میکردند ؟ مگر میشود مردم را بیخودی تکفیر کرد ؟ مگر میشود هرکس حرف جدیدی زد، ما بگوییم شما مخالفید، شما ضدید؛ این مطلب را نگویید ؟ با نگفتن که مشکل ما حل نمیشود.

قرآن کریم با این عظمت، افکار الحادیها و مادّیها را در خودش نقل میکند؛ دشنام آنها را به پیامبر نقل میکند؛ « قالوا ساحر او مجنون »؛ ( ۸ ) ولی حالا کسی جرأت نمیکند بگوید که فلان کس به فلانی - که رئیس این تشکیلات است - چنین اهانتی کرده است ! اما قرآن با صراحت این را نقل میکند؛ چون به خودش معتقد و متکی است؛ « لاریب فیه »؛ ( ۹ ) در آن هیچ شکی نیست.

«8»