بعکس، هرچه میتوانید، دعا و ترجمهی دعا و مفاهیم دعا را که به زبانِ خوب بیان شده باشد، بگذارید. البته من نگاه میکنم، میبینم که این سبک دعاخوانىِ عربی هم که گاهی بعد از اذان پخش میشود، نه مردم ما خیلی از آن چیزی میفهمند، نه از آن خوششان میآید و نه در آنها حال ایجاد میکند؛ همان سبک دعاخوانىِ فارسی - که مدتها بعد از اذان صبح در شبکهی سراسری رادیو میگذاشتند و حالا هم مدتهاست که متأسفانه مرتب نمیگذارند - بیشتر حال ایجاد میکند. مقصود این است که هرچه بیشتر بتوان آن مفاهیم را به مردم رساند. فقط صرف دعاخوانی هم نباشد؛ چنانچه همان مفاهیم دعا بیان بشود، بسیار مفید است.
در سحرهای ماه رمضان از برنامههایی استفاده کنید که دل مردم را نرم میکند. به عنوان مثال، سال گذشته شبکهی دوم سیما بعد از افطار یک برنامهی کوتاه نیمساعتی ( 2 ) داشت که چیزهای خوبی در آن مطرح میشد؛ مثلاً مجری از کتاب شیخ عطار یا « فیه ما فیه » مولانا داستانی را در توجه، در توکل، در دل دادن به محبت پروردگار، یا یک تجربهی زندگی در همین زمینهها نقل میکرد که انسان را بعد از افطار بکلی تحت تأثیر قرار میداد. بنده خودم با اینکه آن چیزهایی که میگفت، غالبش را خوانده بودم و میدانستم - چیز جدیدی برای من نبود - درعینحال گوش میکردم؛ استفاده میکردم و لذت میبردم. البته گاهی پیرایههایی هم به آن بسته میشود که آنها مورد قبول نیست؛ چون متأسفانه هنرمندانه نیست. در تلویزیون منظرههای بیخودییی را نشان میدهند