« ولاالضّالین » با مَد نازل شده است. اصول زبان این را به ما دیکته میکند که اینطوری بگوییم؛ اگر اینطوری نگفتیم، مثل این است که اصلاً آن را نگفتهایم ! البته اگر یک وقت کسی نمیتواند اینطور بگوید، گریبانش را نمیگیرند؛ اما بایستی درست گفت. نمیشود ما رعایت لهجه را نکنیم؛ لهجه خیلی مهم است.
یک نکته هم مربوط به زمان پخش اذان صبح در روزهای مختلف سال است. چون زمان پخش اذان صبح در همهی ایام سال یکسان نیست، شما ملاک زمانی را برنامهی « شیرخدا »( 22 ) قرار دادهاید؛ یعنی قبل از ساعت 6 باید ضرب « شیرخدا » زده بشود. اگر از نظر زمانی طوری شد که اذان یک ساعت با برنامهی « شیرخدا » فاصله داشت، اذان و دعا را به صورت مفصل میگذارید؛ اما در ایام زمستان - که اذان نزدیک همان ساعت 6 است - زمان پخش اذان را کوتاه میکنید و دعا نمیگذارید و همان برنامهی « شیرخدا » را پخش میکنید ! در جمهوری اسلامی برنامهی « شیرخدا » ملاک نیست. آن ضرب زورخانه یک جنبهی سنتی و سمبلیک دارد؛ والّا هیچکس با آن ضرب ورزش نمیکند. من خودم چند سال زورخانه رفتهام؛ اصلاً این ضرب، ضربی نیست که بشود با آن ورزش کرد؛ مخلوطی از ضربهای مختلف است که مردم فقط آن را گوش میکنند؛ این غیر از دستورالعمل آن ورزشِ نرمشِ فرنگی است. پس این برنامه نمیتواند اصل باشد؛ اصل، اذان و دعاست.