تأمین کنیم، یا کمک کنیم، یا راه بیندازیم و از دیگران مستغنیشان بکنیم. اگر این روح نیکوکاری و انفاق در مردم به وجود بیاید، خوب است. آن چیزی که ما در جوامع غیرمسلمان میبینیم، این کمبود است؛ والّا در اینگونه جوامع گاهی یک نفر پیدا میشود و همهی ثروت عظیم خودش را، حتّی از وراث خودش باز میدارد و به فلان مؤسسهی خیریه میبخشد. اینطور نیست که در جوامع جامد و آهنین و ماشینىِ غربی هیچکس نباشد که انفاق کند؛ چرا، بنیادهای خیریهی خیلی پُرپول و خیلی عالییی وجود دارد که به افراد کمک میکنند؛ به مؤسسات کمک میکنند؛ به حیوانات کمک میکنند ! آن چیزی که در آنجا نیست، همگانی و همهگیر بودن این روحیه است. یک روز در کشور ما و سایر کشورهای اسلامی این روحیه همهگیر بوده است؛ یعنی هرکسی موظف بوده که پولی برای انفاق کنار بگذارد؛ یا رایج بوده که در ماه رمضان به نیازمندان افطاری بدهند؛ نباید بگذاریم این کارها کم بشود. الان در بعضی از کشورهای اسلامی سنت خوبی وجود دارد که در تمام ماه رمضان، اغلب مساجد افطاری میدهند؛ یعنی هرکس برود و وارد مسجد بشود، پذیرایی میشود. البته خانوادهها محروم میمانند؛ فقط مردان افطاری میخورند و برمیگردند ! اگر بشود در اینجا هم همین سنت در خصوص افراد تحت پوشش شما رواج پیدا کند - البته با حضور تمام افراد خانواده - خوب است. در زمان رژیم گذشته، این ارتباطات معنوی، کم و یا منجمد