بیانات سال1370


از ظهر یک ساعت هم بگذرد، کسی در خیابان راه برود، اما احساس نکند که ظهر شده است، آیا این قضیه با آن ادعا میسازد !؟ اگر ما مساجد را گرم نگه نداریم، در مساجد حضور نداشته باشیم و در حد توان و امکانِ یک روحانی و پیشنماز به مسجد نرسیم، چه‌طور میتوانیم توقع کنیم که به هنگام اذان ظهر مردم دکانهاشان را ببندند و بیایند پشت سر ما نماز بخوانند !؟ ما باید آن‌جا باشیم تا زمینه برای آمدن مردم فراهم بشود. البته آمدن مردم هم تبلیغات و گفتن میخواهد؛ اما زمینه و مقتضی آن، عبارت از حضور ما در آن‌جاست، که متأسفانه ضعیف شده است؛ ما باید اینها را علاج کنیم.

در خصوص منبر و مطالبی هم که در آن مطرح میشود، باید یک فکر اساسی کرد. امروز، روز بیداری ذهنهاست. انقلاب ذهنها را بیدار کرد و در ذهنها سؤال به‌وجود آورد. طول دوران استبداد موجب خمودگی ذهنها شده بود. قبل از انقلاب جوانان ما سرشان پایین بود؛ میآمدند و میرفتند و کاری به کار کسی نداشتند؛ مگر آن‌که یک نفر انقلابی میرفت و آنها را با مفاهیم انقلابی آشنا میکرد؛ اما امروز این‌طور نیست؛ امروز رادیو، تلویزیون، اخبار، سخنرانیها و چهره‌ی باز حکومت و دولتمردان در برخورد با مردم، آنها را متوجه قضایا کرده است. خود انقلاب اساساً مردم را بیدار کرده، اما سؤال در ذهنها هست. مگر میشود در آن منبری که ما میرویم، به این سؤالها پاسخ داده نشود ؟

«10»