باید بدانند که میدان برای پیشرفتشان خیلی باز است و بههیچوجه حق ندارند در یک حد متوقف بمانند. توقف، یعنی سرازیر شدن و تنزل.
از جهت حفظ هم همینطور بالنسبه پیشرفت داشتهایم. اگرچه در این جلسه با حُفاظ محترم مواجه نشدیم، لیکن آنطور که مشهود است، جوانان و نوجوانان ما به حفظ اقبال کردهاند؛ منتها کم است. ما که در یک جامعهی بزرگ و در یک کشور پهناور زندگی میکنیم، بایستی هزاران نفر حافظ قرآن داشته باشیم. کسانی که در سنین بالا هستند، شانس حفظ کردنشان کمتر است؛ اگرچه شانسشان منتفی نیست. البته بعضیها وقت نمیکنند؛ اگر وقت میکردند، میتوانستند تجربه و آزمایش کنند. من خودم وقت نمیکنم؛ والّا در همین سن هم شروع به حفظ قرآن میکردم. جوانان این را بدانند که حتّی در سنین ما اگر وقت و مجال بود، جا داشت و بهتر بود که کسی برای حفظ قرآن صرف وقت میکرد؛ در سنین جوانی این کار لازم است. اصلاً بهتر این است که همهی مردم ما انسشان با قرآن به گونهیی باشد که آیات قرآن به گوششان آشنا باشد؛ وقتی آیهیی را میخوانند، صدر و ذیل و قبل و بعد آیه برایشان آشنا باشد.
قرّاء محترم هم باید توجه کنند که قارىِ حافظ امتیاز زیادی بر قارىِ غیرحافظ دارد. این جوانان و نوجوانانی که تازه شروع به تلاوت قرآن کردهاند - مثل همین نوجوان عزیزمان ،( 1 ) یا بعضی دیگر که صداشان خوب است و