آنچه جا دارد امروز در زمینهی مسایل انقلاب عرض بشود، همین مسألهی سازندگی کشور است. اگر انقلاب اسلامی بتواند آثار شوم تسلط قدرتهای طاغوتی را در این کشور برطرف کند، آنوقت بزرگترین وظیفهی خودش را به انجام رسانده است. این آثار شوم دوران سلطهی طاغوت چیست ؟ در درجهی اول، همین فقر و عقبماندگی و جهل در بسیاری از مناطق کشور ماست. این ملت بااستعداد و هوشیار، این زمین بااستعداد و غنی از همه جهت، و آن معارف اسلامی پیشاپیش این ملت، همهی اینها باید موجب میشد که امروز ایران یکی از آبادترین، و ملت آن یکی از غنیترین ملتهای عالم باشد؛ اما میدانیم که اینطور نشده است. چه چیزی موجب شد که این ملت بااستعداد، در طول سالهای متمادی - شاید در طول یکی، دو قرن یا بیشتر - اینقدر از قافلهی علم و معرفت عقب بماند ؟ یقیناً سلطهی دستهای غیرامین بر این ملت، و این سلاطین ظالم و مستبد و کوتهبین در طول این سالها، این بلاها را بر سر این کشور آوردند و همینطور مسألهی آبادانی و عمران متوقف ماند. اگر قوانین اسلامی در کشوری اجرا بشود و حکومت اسلامی تشکیل گردد، این مانعها را از سر راه مردم برخواهد داشت. انقلاب اسلامی در ایران، باید این هنر بزرگ و این معجزه را بکند. البته ما تقریباً ده سال از دوران دوازدهسالهی پیروزی انقلاب را جنگ داشتیم. از پیش از شروع جنگ عراق، تا بعد از پایان این جنگ، ابرقدرتها و جباران و کسانی که انقلاب سفرهی آنها را جمع کرد، نسبت به انقلاب و ملت