در این رسانهی جمعىِ صوتی و تصویری کشور، تنها در ایام عاشورا، سطح خیلی نازلی از این مسایل را در شکل یک سینهزنی و از این قبیل، به مردم نشان میداد. وقتی هم که انسان گوش میکرد، غالباً انحرافی بود ! امروز این رسانه، حامل پیام تفسیر قرآن و معارف اسلامی و مسایل فلسفی و عرفانی و معارف آل محمّد ( علیهمالصّلاهوالسّلام ) است. پس، از طرفی، این یک امکان جدید در خدمت گویندگان دین است؛ از طرف دیگر، ما معممان و گویندگان، این توان و امکان را پیدا کردهایم که به صورت یک وظیفه، معارف اسلامی را در همهی ابعادش، آزادانه برای مردم بشکافیم. در گذشته اینطور نبود. چیزهایی را میشد گفت، چیزهایی را هم نمیباید گفت و نمیگذاشتند؛ ولی امروز آنطور نیست. گمان من این است که ما امروز در قبال نهاد منبر، یک وظیفهی جدید داریم؛ یک سازماندهی و یک قاعده و ضابطه لازم است. این قاعده و ضابطه، بایستی به وسیلهی معمران این فن و خبرگان این میدان و کسانی که سالیان درازی دراین راه بودهاند و جوانب گوناگون آن را سنجیدهاند، و نیز فضلا و آگاهان به شرایط زمان برقرار بشود. هر سخن ضعیف و سستی گفته نشود؛ هر معرفت بیفایده یا کم فایدهیی، جای معارف پُرفایده را نگیرد؛ اقتضای زمانه و نیاز مردم به معارف دینی، مورد توجه قرار بگیرد؛ حادثهی عاشورا که در باب جهاد و مبارزهی فیسبیلاللَّه، امالمعارف است و پایهی اصلی انقلاب ماست، به صورت پیراسته بیان بشود؛ حقایق در آن جلوه