میشد، امروز در میان بگذاریم ؟ امروز حتّی با قبل از انقلاب فرق دارد. منبری که در روزهای پیش از انقلاب - در سالهای 55 و 56 و 57 - میتوانست مفید و مؤثر باشد، ممکن است امروز در همهجا آنقدر مفید و مؤثر نباشد. البته بعضی از معارف هست که به هر زبانی و در هر شرایطی بیان بشود، گیرایی دارد؛ اما این عمومیت ندارد. این، آن نکتهی اساسی است که خواستم در باب مسایل منبر و اهل منبر عرض کنم و خلاصهاش، پیشبرد این فن شریف از لحاظ محتوا و قالب و روشها و اسلوبهاست. دربارهی اصل مسألهی روحانیت هم همین یک کلمه بس، که امروز اسلام هدف بزرگترین دشمنیها - البته دشمنی شیاطین - در جهان است؛ اما درعینحال مورد بیشترین و عمیقترین محبتها و عاطفهها هم در سطح مردم محروم است. قلدرهای عالم با هیچ چیز به قدر اسلام دشمن نیستند، و روحانیت منادی اسلام است. از اول انقلاب، رسانههای جمعی شبکهی استکبار و صهیونیسم، دایماً به شکلهای مختلف علیه روحانیت حرف میزنند، مسخره میکنند، دروغ میبندند، تهمت میزنند و چیزی را که خود و نوکران و دستنشاندگانشان شایستهی آنند، به علمای بزرگ و متفکران و دانشمندان دینی نسبت میدهند؛ برای ما اهمیتی هم ندارد. اینها مطلقاً چیزی نیست که ما را متأثر بکند؛ خوشحال هم میشویم؛ چون میفهمیم که ضربهی روحانیت، ضربهی