بیانات سال1370


راه را از یک انقلاب گرفتن، کار کوچکی نیست. واقعاً اگر در هر نظامی چنین چیزی اتفاق میافتاد، ضربه‌ی غیرقابل جبرانی میزد و شاید آن نظام را منهدم میکرد؛ اما در ایران این‌طور نشد. آن رهبری الهی و بی‌نظیر، این ملت استثنایی و عظیم‌القدر، آن شعارها و آن شور انقلابی و آن معارف ترویج‌شده‌ی در میان مردم در طول مدت قبل و بعد از انقلاب، آن‌چنان این کشور و این انقلاب را مجهز کرده بود که این ضربه نتوانست کاری بکند. البته ضایعه‌ی بزرگی بود. مگر چند نفر امثال شهید بهشتی یا آن چهره‌های مبارز و آن افراد مخلص و پاکباز، در یک کشور و در میان یک ملت به ظهور میرسند ؟ ضربه خیلی سنگین بود، ولی نظام ایستاد. ده سال هم از آن روز گذشته و شما دیدید که در طول این مدت، آن جنگ ویرانگر تمام شد و ملت از آن سربلند بیرون آمد. حوادث بزرگ و توفانهای منطقه‌یی و جهانی پیش آمد؛ ولی این کشور و این ملت مثل کوه ایستادند. همه‌ی دنیا خودشان را آماده کرده بودند که بعد از وفات امام و از دست رفتن این قلب حیاتبخش ملت، از این انقلاب، مرده‌یی، و از این ملت، موجود بیحس‌وحالی باقی بماند، تا آنها هر کاری که میخواهند، بکنند. این حادثه‌ی رحلت امام پیش آمد؛ اما باز این ملت، هوشمندانه و زیرکانه، راهشان را تا امروز ادامه دادند. در این ده سال خیلی حوادث پیش آمده که معمولاً برای یک ملت، این تعداد و این کیفیت حادثه، در ده سال

«2»