عدهی زیادی از ایرانیها در گوشه و کنار مسجدالحرام و یا در عرفات ایستاده بودند و نماز شب میخواندند، یا حال توجه داشتند. اینها خیلی مهم است. من خودم در حج مجموعهیی را دیدم که یک حال معنوی داشتند. وقتی فهمیدم متعلق به کدام کشورند، در احساس و درک من نسبت به مردم آن کشور اثر گذاشت. سالها هم گذشته، اما این قضیه از یادم نمیرود.
ما در حج باید بتوانیم فرهنگ و اخلاق و منش و رفتار مردم خودمان را طوری بکنیم که اینها الگو بشوند و کسانی که نگاه میکنند، یادشان نرود؛ لااقل چیزهای برجستهیی را از ایرانیها بگیرند. این شاید در مواردی، اثرش از آن سوءظن بیشتر باشد. این قدمی نیست که بگویم برداشته بشود، تا شما بگویید که کار ما نیست؛ نه، همان مقداری که مربوط به حج است، باید انجام بگیرد. بنابراین، از دیدگاه تأثیر بر روی ملتهای مسلمان، این مسألهی اساسی و مهم وجود دارد.
اما از دید همان صدوبیست هزار نفری هم که خودمان برمیداریم میبریم یک مسألهی مهم است. صدوبیست، سی هزار، صدوپنجاه هزار، انشاءاللَّه در آینده دویست هزار نفر زن و مرد و پیر و جوان را برای مدت بیست یا بیستوپنج روز، در حساسترین مناطقی که میشود انسان حرفی را مؤثر در ذهنها فرو کند، به ما میسپارند. این، فرصت بسیار استثنایی و خیلی عجیبی است. وقتی که یک مشت آدم را در مدت یک هفته به اردویی میبرند،