جاهلی بدتر است؛ همان دزدی است که با چراغ به دزدی میرود و بیشتر صدمه میزند. پس، اصلاح دانشگاه، در درجهی اول اهمیت است.
دیدید که امام بزرگوار ما ( رضواناللَّهتعالیعلیه ) چهقدر راجع به دانشگاه حرف زدند و نکته بیان کردند. در اوایل انقلاب، نسبت به دانشگاه، چهقدر تلاش انجام گرفت و برای اصلاح دانشگاهها، چهقدر از سوی انقلاب و انقلابیون مجاهدت شد. اگر ما امروز شعارهای شش سال قبل و هشت سال قبل را در باب دانشگاهها ندهیم، با این باور است که نیاز به آن شعارها نیست؛ یعنی دانشگاه اصلاح شده است. بعضی از تصمیمهایی که آن روزها در دانشگاهها گرفته میشد - دربارهی گزینش استاد، گزینش دانشجو، دقت در ورود افراد در جاهای مختلف دانشگاه؛ چه در ردههای مسؤولیت علمی و غیر علمی، و چه در ردههای تعلم و دانشآموزی - اگر آن دقتها امروز نشود، با اعتماد به این است که کار اصلاح شده و از این مرحله عبور کردهایم. اگر معلوم بشود که از آن مراحل عبور نکردهایم، همان دقتها لازم است و همان سختگیریها ضرورت زمان میباشد.
دانشگاه تربیت مدرّس، آن نقطهی امیدی است که عشاق انقلاب و انقلابیون نشستهاند، تا بتواند یک مشت معلم و استاد دانشمند عالم عاقل مسلط بر کار تربیت کند و کمکی برای اصلاح دانشگاهها باشد. این کار باید با قوّت و شدت ادامه پیدا کند.