متفکران اسلام و روحانیون بودند که توانستند در مقابل آن همه حرف پُرجاذبه و شیرین و عوامفریب - که از آن عوامفریبتر، انسان کمتر حرفی را سراغ دارد - جوانان ما را حفظ کنند. در بین جوانان ما کسانی بودند که با مارکسیستها مبارزهی علمی میکردند. حالا دیگر هر فکری باشد، جاذبهاش بیشتر از آنها که نیست. ما باید مطالبی را آماده کنیم که رد انحرافات و تحریفات و اشتباهاتی باشد که به شکل خوراک فکری، در کتابها و جزوههای مختلف، میان جوانان ما تقسیم میشود. حتّی گاهی نادانسته، در جزوهها و کتابهای درسی دانشگاه و نیز در گفتگوهایی که در رسانههای جمعی ما منتشر میشود، این مطالب میآید ! ما بایستی پاسخ اینها را آماده بکنیم. جمعی خوشفکر و دانشمند وقت بگذارند و آماده کنند، تا در بین همهی ائمهی جمعه منتشر گردد و بر روی آن، کار و مطالعه شود. مباحث و تحلیلهای سیاسی و کار سیاسی دقیق و مسائل سیاسی روز، باید به شکل صحیح و عمیق و دقیق بررسی گردد و در اختیار ائمهی جمعه گذاشته شود. اینها کارهایی است که خود این مجموعه باید انجام بدهند. این مجموعه، یک سازماندهی عمومی در سطح کشور است که باید کارهایش را خودش و در درون خودش انجام بدهد. البته در مرکز، قهراً وظایفی برعهدهی برادران هست. این طرق را باید انتخاب کرد: منبرهای جمعه را بایستی پُرجاذبه کرد و جوانان را به آن جذب نمود. از چیزهایی که منفّر طباع سالم است، بایستی پرهیز کرد. از چیزهایی که ایمانها را از روحانی سلب میکند، بایستی اجتناب