پس، حوزهی علمیه از جهات مختلف برای جامعه یک نقش حیاتی دارد و - همانطور که عرض کردیم - این باید مورد تدبر قرار بگیرد؛ یعنی کسانی روی این فکر کنند، تحقیق کنند، مواد لازم را جمعآوری کنند و در این زمینه فکر نو ارائه نمایند.
مطلب دوم این است که حالا گنجینهیی با این عظمت در اختیار ما و در اختیار جهان اسلام و روحانیت اسلام است. قاعدتاً در هر جای دنیا یک چنین گنجینهی اساسی وجود داشته باشد، برای آن شب و روز برنامهریزی میکنند و لحظهیی از هدایتش غافل نمیمانند. بزرگان و صاحبنظرانی، برای اینکه چگونه از این ذخیرهی عظمی استفاده بشود، در حال برنامهریزی هستند؛ ما چهطور ؟ ما برای حوزههای علمیهی خود چهقدر برنامهریزی میکنیم ؟ چه کسی این برنامهریزی را میکند ؟ چند درصد وقت بزرگان و برجستگان روحانیت، صرف برنامهریزی برای حوزه میشود ؟ آیا برای حوزه، به قدر یک ادارهی کوچک در امور دنیایی، یا به قدر یک دانشگاه کوچک، برنامهریزی منظم انجام میگیرد ؟ تحقیقاً نه ! بله، یک نفر ممکن است برای درس خودش بنشیند فکر کند که تا آخر سال چه مسائلی را بگویم، چهطوری بگویم، به کدام کتابها مراجعه کنم. این کجا، و برنامهریزی برای حوزه کجا ؟