اسلامی، بیشتر تشریفاتی بود. از معنویت اسلام، از جهاد اسلام و از ارجحیت اسلام در مقابل رقیبهای مادّی، خبری نبود. در آن شرایط، وعدهی « لیظهره علیالدّین کلّه » ۳، چگونه میتوانست عملی بشود ؟
برای اینکه وعدهی خدا - یعنی پیروزی اسلام بر همهی کفر و الحاد، پیروزی ارزشهای الهی بر همهی مادّیگریهای کوتهنظرانه - به تحقق بپیوندد، باید اسلام در عرصهی زندگی خودش را مطرح میکرد. خدای متعال چنین مقدر کرد که این کار به دست یکی از شایستهترین و برترین بندگانش عملی شود، و شد. آن عبد صالح، آن جانشین بحق پیامبران و اولیای دین، آن انسان وارستهی از مادّیات در وجود و در زندگی و در اندیشهی خود، آن انسان هضمشدهی در اسلام و فانی در اللَّه، این توفیق و این نعمت و این لطف بزرگ را از خدای متعال دریافت کرد که پیشقراول و مبشر این راه و دست توانای اسلام و قرآن در این دوران غربت و انزوا باشد.
اسلام به وسط صحنه آمد و در دنیا مطرح شد. اول آن را جدی نگرفتند؛ اما پس از آنکه خطر آن را درک کردند، توطئهها را با شدت هرچه تمامتر آغاز کردند؛ که یکی از آن توطئهها، جنگ هشتساله بود. اما همت این ملت مؤمن، این شاگردان آموزشیافتهی در مکتب دین، این استفادهکنندگان از نفس گرم آن عبد صالح و بندهی فانی فیاللَّه، و همت شما جوانان مؤمن و عاشقان راه خدا، باعث شد تا بتوانید بسلامت از این تجربهها بیرون بیایید و انقلاب و اسلامتان را درخشانتر کنید.