در نهایت و شاید مهمتر از همهی نتایج تقریب، تقریب عملی است؛ یعنی همکاری مسلمین با یکدیگر، منهای احساس جدایی عقیدتی فرقهیی. اگر دشمنان بگذارند، و اگر ما عاقل باشیم، این امر بسیار ممکن و سهلالتناولی است.
ما در میان خودمان و در جوامع دیگر، بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مکرر این را دیدهایم که برادران شیعه و سنی کنار هم مینشینند و در مسائل عملی و سیاسی و مسائل مربوط به سرنوشت اسلام، طوری با هم تبادل نظر میکنند که اصلاً به یادشان نیست که این مذهبش چیست و آن مذهبش چیست. ما همواره این احساس را در خودمان مشاهده کردهایم و در بسیاری از معاشرانمان از اصحاب مذاهب مختلف، این را دیدهایم.
پس، این سه مرحله است: هم در مرحلهی اعتقاد، هم در مرحلهی احکام فقهی، و هم در مرحلهی همکاری عملی. آنچه که اینها را تضمین میکند، این است که اولاً به توطئهی دشمن هوشمندانه نگاه کنند؛ ثانیاً به آن مواردی از اسلام که این تقریب را تضمین میکند، بیشتر فکر کنند.
در صدر فعالیتهای مرحوم آیةاللَّه بروجردی ( 1 )( رضواناللَّهتعالیعلیه ) برای تقریب - آنطور که من شنیدم و تا حدودی اطلاع دارم - توجه به « حدیث ثقلین » بود که بین مذاهب مختلف اسلامی مورد اتفاق است و متواتراً آن را نقل کردهاند. به همان شکلی که شیعه آن را نقل کرده، کتب برادران اهل سنت هم پُر است؛ اگرچه به شکل