نباید خیلی یقهدرانی کرد؛ شد، شد؛ نشد، کار را عقب نیندازیم، تا به نقطهی شروع برسیم. نقطهی شروع کجاست ؟ تشکیل یک دبیرخانهی فعال.
جناب آقای امینی فرمودند که آقایان کم وقت میگذارند. وقتی که آقایان میگذارند، دو نوع است: یک نوع وقت تخطیط و برنامهریزی و خط نشان دادن و راه نشان دادن است؛ همان چیزی که فرمودید. ممکن است حالا ماهی یک بار یا پانزده روز یک بار لازم باشد که این افراد دور هم جمع شوند، و در آینده ضرورت آن به شش ماه یک بار برسد. اگر ما یک دستگاه اجرایی فعال داشته باشیم که مشغول کار باشد و خاطرمان جمع باشد، مهم نیست که حالا این جمع بنشینند برنامهریزی بکنند یا نکنند. این جمع را باید در حد برنامهریزی نگهداشت؛ اگر آن را در اجرا آوردیم، اجرا لنگ خواهد شد. ما باید به اصطلاح این لوکوموتیو را از قطار اجرا جدا کنیم، تا او خودش بتواند کار خودش را بکند؛ این را فقط برای برنامهریزی بگذاریم. بله، حالا پانزده روز یک بار، یا ماهی یک بار کافی است که دور هم بنشینند و برنامههای کلی بریزند. هرچه میتوانیم، بر قسمت اجرا - که مرکز و قمّهاش همان دبیرخانه است - فشار بیاوریم.